به روز شده در ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ - ۱۰:۵۶
 
۱
تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۱۲/۰۸ ساعت ۱۰:۱۳
کد مطلب : ۱۲۶۱۷۷

وضعیت ادبیات در سالی که گذشت

گروه فرهنگي: کاوه میرعباسی می‌گوید: در سال‌های اخیر سلیقه ایرانی‌ها به بازار کتاب در غرب نزدیک‌تر شده است و اگر کتابی در غرب پرفروش ‌شود در ایران نیز پرفروش می‌شود.
وضعیت ادبیات در سالی که گذشت

این مترجم و داستان‌نویس در گفت‌وگو با ایسنا، درباره وضعیت ادبیات و کتاب در سالی که گذشت اظهار کرد: تفاوت خاصی با سال‌های قبل نمی‌بینم، تنها مسائلی است که همه‌ساله تکرار می‌شود؛ به طور مثال عنوان‌های متعدد و جدید در تألیف و ترجمه وجود دارد، همچنین تیراژ ۵۰۰ نسخه‌ای کتاب در ایران دارد تیراژ رایجی می‌شود.

او با بیان این‌که "کتاب به چاپ چندم رسیده است؟" برای برخی خیلی مهم شده‌ است، افزود: خیلی از ناشران تازه‌کار با توافق مترجم یا مولف کتاب، عدد تیراژ را بالاتر از تیراژ واقعی در شناسنامه کتاب می‌آورند تا زودتر چاپ اول کتاب تمام شود و به چاپ دوم و سوم برسد. این مسئله باعث بی‌اعتمادی می‌شود؛ البته مردم ما به شناسنامه کتاب و تیراژ آن توجه ندارند. عددی که در شناسنامه کتاب‌ها می‌آید در خیلی از موارد جعلی است، حتی کتاب‌فروشی‌هایی که با آن‌ها برخورد داشته‌ام به این‌که کتاب چاپ چندم است هیچ اعتقادی ندارند.

میرعباسی همچنین درباره اعلام تیراژهای غیرواقعی برای تجدیدچاپ شدن کتاب، اظهار کرد: برای برخی از مترجمان و مولفان اُفت دارد که کتاب آن‌ها با تیراژ کم منتشر شود و با این مسئله که تیراژ غیرواقعی در شناسنامه کتاب درج شود موافقت می‌کنند. از طرف دیگر پیشرفت تکولوژی نیز در این مسئله بی‌تاثیر نبوده است. در گذشته دستگاه چاپ را راه می‌انداختند و اگر ۱۰۰ جلد هم منتشر می‌شد باید هزینه ۵۰۰۰ جلد را پرداخت می‌کردند. طبیعتا تیراژ رایج ۵۰۰۰ نسخه بود، که به تدریج کاهش یافت. الان تیراژ کتاب ۵۰۰ نسخه شده است که امیدوارم کمتر نشود.

او درباره این‌که افت تیراژ چه تأثیراتی داشته است، گفت: ما در عمق (تیراژ) کاهش و در سطح گسترش داشته‌ایم؛ یعنی تعداد عناوین جدید در مقایسه با قبل بیشتر شده است. از طرف دیگر تعداد کم تیراژ به ناشران جرأت می‌دهد تا در راه معرفی نویسندگان جدید قدم بگذارند. اگر قرار بود ناشر تیراژ ۳۰۰۰ نسخه داشته باشد، این ریسک را نمی‌پذیرفت که نویسندگان ناشناس را معرفی کند، اما تعداد ۵۰۰ نسخه باعث شده ناشر شهامت معرفی نویسندگان ناشناخته در ایران را داشته باشد.

این مترجم و نویسنده با بیان این‌که افت تیراژ را صددرصد نمی‌توان منفی ارزیابی کرد، خاطرنشان کرد: این مسئله باعث شده ناشران  بتوانند نویسندگان و مترجمان نوقلم را معرفی کنند. ناشران نمی‌توانند سرمایه خود را به خطر بیندازند و کتاب نویسنده ناشناس را با ترجمه مترجم گمنام منتشر کنند، اما ۵۰۰ نسخه خطر کمتری دارد و چه بسا برایشان پرسود هم باشد؛ از این جهت می‌توان تیراژ کم را مثبت ارزیابی کرد. در غرب نیز برخی از نویسندگان نخبه تیراژ کتاب‌هایشان خیلی دور از تیراژ رایج ما نیست.

او در ادامه یادآور شد: در غرب کاغذ را نمی‌فروشند و حجم کتاب و تعداد صفحات کتاب ربطی به قیمت کتاب ندارد؛ ممکن است کتاب ۲۰۰ صفحه در تیراژ کم باشد و قیمتش ۱۰ برابر کتاب ۵۰۰ صفحه‌ای باشد که در تیراژ میلیونی چاپ می‌شود.

کاوه میرعباسی با تأکید بر این‌که در حوزه ادبیات و کتاب تفاوت خاص و قابل اهمیتی بین امسال و سال‌های گذشته متوجه نشده‌ است، گفت: البته اتفاقی که  منحصر به امسال نیست و برایم قابل تأمل بود این است که سلیقه عامه مردم ایران به بازار کتاب در غرب نزدیک شده است. تا چند سال قبل ناشران نمی‌توانستند به اعتبار این‌که کتابی در غرب پرفروش شده است در ایران دست به ترجمه آن بزنند یا زمانی که کتاب را ترجمه می‌کردند با استقبال مردم روبه‌رو نمی‌شد، اما الان همسویی مردم با غرب بیشتر شده است. اگر کتابی در اروپا و آمریکا با استقبال روبه‌رو ‌شود بلافاصله به فارسی ترجمه می‌شود و گاهی در ایران نیز پرفروش می‌شود. نمونه آن «دختری در قطار» یا کتاب‌های جوجو مویز.

او افزود: از طرف دیگر جوایز ادبی دنیا مانند پولیتزر برای مردم ما نیز حائز اهمیت شده است. در گذشته مردم ما فقط جایزه نوبل ادبیات را می‌شناختند، اما اکنون کتاب‌های برنده جوایز معتبر ادبی با استقبال مردم ایران مواجه می‌شوند.

این مترجم درباره ‌بهترین و بدترین خبری که در سال ۱۳۹۵ شنیده است، گفت: خبر خاصی که به عنوان بدترین و یا بهترین خبر در حوزه ادبیات و کتاب باشد در ذهن ندارم. اگر منظور شما از بدترین خبر مرگ اشخاص باشد، مرگ حق است. می‌توانم بگویم نه خبر خوبی شنیده‌ام و نه خبر بدی.

میرعباسی همچنین درباره بهترین کتابی که امسال خوانده است اظهار کرد: من امسال کتاب به زبان فارسی نخوانده‌ام؛ به دلیل مشغله شغلی که دارم کتاب‌هایی خوانده‌ام که به فارسی ترجمه نشده‌اند.